فقیر

پای سجاده که ایستاده بود،پولهای درون جیبش فکرش را فشار میدادنداو پول داشت،اما فقیر بود...

فقیر

پای سجاده که ایستاده بود،پولهای درون جیبش فکرش را فشار میدادنداو پول داشت،اما فقیر بود...

یاکنزالفقراء
حسابهای بلند مدت دنیایم که چک میکردم پر بودن از گناهانی با سودهای (ضررهای) کلان
به حساب قرض الحسنه که نگاهی انداختم ، خالی بود خالی خالی...
اما نمی دانم هنوز امید داشتم.
یاد جمله ای افتادم که نور امید را درون دلم روشن کرد.
شما هم حساب کنید اگر حسابهایتان مانند من بود، این جمله را در دل خود بلند فریاد زنید.

یا رجاءالمذنبین


هدف از تاسیس این وبلاگ نوشتن خاطرات تلخ وشیرین دوران مسئولیتم هست!

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

دل منو قبر شهدای گمنامو مراسم شهادت بی بی

يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۰۹ ب.ظ

خیلی وقتا که دلم  میگیره،یه سر میرم گلزار شهدا،سر اون قبر شهید گمنام میشینم،چند دقیقه ای که میگذره دلم آروم میشه و برمیگردم؛

اگر خیلی خیلی دلم بگیره یه سر میرم تپه شهدای گمنام،سرمزار 5شهید گمنام؛اونجا دیگه انگار روی زمین نیستم.

اما این روزا خیلی خیلی دلم گرفته.نه گلزار کاری میکنه نه تپه،هر دوجا  رو که میرم نتنها غم دلم کم نمیشه بلکه دلم بیشتر میگره,

نمیدونم چه حکمتیه..

امشب گلزار مراسم راه انداختن،مراسم تشیع نمادین حضرت زهرا

از مصلی به سمت تپه؛نمیتودونم امشب چی میشه،همه چی بهم گره خورده

اما یه چیزی خوب میدونم:بعد از مدت ها یه دل سیر گریه میکنم.

دل منو قبر شهدای گمنامو مراسم شهادت بی بی

  • در مسلخ عشق

یاستارالعیوب

شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۱۵ ب.ظ
امروز بد حال و روزم ریخته به هم.
نمیدونم شاید بخاطر نزدیکی به شهادت حضرت زهراست یا نه بخاطر حرف جواد.
ولی بعد از شنیدن حرفش بد رفتم تو فکر.
مهم نیست که چی گفت؛مهم اینه که خیلی دلم گرفت!
دلم گرفت که این همه گناه در حضور خدا کردم،هیچ وقت مچمو نگرفت وهمیشه بجاش دستمو گرفته اما مردم...چی بگم اشتباه از من بوده
فقط میتونم بگم.
یاستارالعیوب
  • در مسلخ عشق

فرمانده

چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۲۴ ب.ظ
امروز چهارشنبه 21/1/1392 ساعت 8:30 صبح جلسه معارفه بود؛جلسه ای که ازش میترسیدم.
امروز بد دلم برای آقا سوخت.
آخه امروز من فرمانده میشدم؛فرمانده!!!
فرمانده ای که اصلا بویی از فرمانده ای نبرده است،فرمانده ای که زمین تا آسمان با فرمانده هان زمان جنگ فرق میکند.
فرمانده ای که بجای شهید شدن ممکن است دستورات اسلام را شهید کند.
فرمانده ای که هنوز نتوانسته است با خودش کنار بیایید میخواهد با تعدادی نیرو کنار بیایید.
فرمانده ای که خودش عامل تاخیر در ظهور مولایش هست حالا میخواهد زمینه را برای ظهور مولایش فراهم بیاورد.
خنده دار است.
فرمانده ای که از القاب خوشش می آید.
خدایا کمکم کن راه فرار ندارم
اناللله وانا الیه الراجعون
  • در مسلخ عشق

ناراحت شد

سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۳۰ ب.ظ
نمیدونم امروز کارم درست بود یا نه
شاید نیتم خیر بود یا نه از لجاجت ، یا از روی کار خیر و ثواب ...
اما هرچی بود او از دستم ناراحت شد وبخاطر احترامی که برایم قائل بود،چیزی نگفت.
من امروز گفتم،کانون ها باید تفکیک جنسیتی شوندو او هیچ نگفت...
چون به دید خودش از عشقش جدا شده بود.
  • در مسلخ عشق

فقیر

يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۲۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

یا کنز الفقراء

شما بگوئید:

خنده دارد یا گریه؟؟؟

داستان وقتایی که من به خود می نازم و از یاد می برم که هنوز فقیر  هستم...


فقیر


سلام ، پست ثابت هست بفرمائید پایین...

  • در مسلخ عشق